سالروز ازدواج دو گل سرسبد عالم آفرینش حضرت امیرالمومنین علی (ع) و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (س) را به عموم محبین آل الله تبریک و تهنیت عرض می نمایم.

امروز ابواب آسمان باردیگر گشوده می شود. امروز ملائک مقرب خدا  فوج فوج از عرش اعلا به زمین صفلا نزول می کنند. مگر چه هنگامه ای به پاست که اینگونه سراسیمه خود را به زمین می رسانند. مگر بناست قیامتی به پا شود و یا زمین زیر زبر گردد؟

نه نه نه ..........! امروز نه قیامتی بناست به پا شود و نه زمینی زیر و زبر گردد. امروز هنگامه وصال دو مرغ عرش اعلاست. امروز علی (ع) و فاطمه (س) این دو یگانه مظهر پاکی و صفا به وصال هم می رسند. فاطمه (س) آن یگانه انسیه ذات خداوندی به عقد علی (ع) آن بی همتا خیبر شکن عالم در می آید. به گدایان بگویید بیایند و بر سر راه این عروس داماد بنشینند.

بگویید بیایند چون فاطمه (س) آن عروس عروسان عالم امشب لباس عروسیش را هبه می کند و با همان لباس کهنه و قدیمیش پا به خانه علی مرتضی (ع) می گذارد. خانه ای که خانه امید و آرزوهای اوست. به خانه ای که هر روز صبح پیغمبر خدا بر در این خانه دست ادب به سینه می گذاشت و از تمام وجود می فرمود: « السلام علیکم یا اهل بیت النبوه » ولی با هر سلام قطره اشکی بر گونه های نازنینش جاری می شد "چون می دید روزی را که میان همین درب، قتله گاه قره العینش خواهد شد".

به اسماء بگویید بیاید و به جای خدیجه کبری (س) برای زهرا (س) مادری کند. چرا که زهرای مرضیه (س) امروزبیشتر جای خالی مادرش را احساس می کند. اسماء بیا و نو عروش عرش اعلا را به خانه اش ببر.

همه امروز غرق در شادی و سرورند. امروز خدیجه کبری در عرش مجلس داری می کند، حوریان دف می زنند، ملایک مقرب خدا تکبیر گویانند و سراسر عالم هستی ترانه سرایی می کنند. امروز زوجی به هم می رسند که از سلاله پاک و مطهرشان و از امتداد خط سرخشان ظلم ستیزانی بیداد کش پا به عرصه وجود خواهند گذاشت. یکی نامش سید و سالار شهیدان حسین ابن علی (ع) است و دیگری نامش مهدی (عج) است که قائم آل محمد (ص) است که عالمی را دگرگون کرده و ریشه ظلم و جور بی عدالتی را در عالم هستی از بیخ و بن می کند. امروز اگر گوش جان فرا دهید، خواهید شنید از مدینه و کربلا و کوفه و شام ز لبان گهربار امیرالمومنین (ع)، سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع)،عقیله بنی هاشم زینب کبری (س) قهرمان بی همتای کربلا و زهرای سه ســـــاله بی بی رقیه (س) و یا در زمزمه های اهل مناجات شهر خودمان از تمام ذرات عرش و فرش و کل کائنات و هستی یک نغمه به گوش می رسد و همه یک ترانه دلربا را زمزمه می کنند. همه فریاد می زنند:

مهـــــــــــدی بیا، مهــــــــدی بیا، مهـــــــــدی بیا