ترکیب بند شیدایی (بند نهم)
شعرهایم همه در پای تو افتاده بیا
همه قافیه هایم به تو گویند ثنا
دست من خالی و خرمای تو در اوج نخیل
غزلم گشته در این کوچه و بازار رها
عشق را در عدد هفت گمان داشته اند
عدد هفت کجا روی قشنگ تو کجا
و من سوخته دل فاش بگویم هر دم
عاشق روی توام، شاه، غریب الغربا (ع)
نکته دان رخ زیبای تو گردیدم من
در حریم حرمت کرده ام این قلب جدا
چون کبوتر به بر گنبد زردت بپرم
ای سرای تو شفا نام قشنگ تو رضا (ع)
یاد دارم که جوان بوده ام و در رویا
دیده ام زلف تماشایی و رعنای تو را
در طواف حرمت بودم و در تنهایی
خلعتی دوخته بودم ز برایت تنها
آمدی، شمع شدی، سوختم از آتش تو
قلب من بردی و مبهوت شدم یا مولا
در تنم رعشه فتاد و نفسم بند آمد
قالب روح ستاندی ز تنم با نجوا
کاش می مردم و بیدار نمی گشتم من
و تنم دوخته بودم به تو تا روز جزا
سال ها می گذرد، سوختم از هجر رخت
حسرت دیدن تو هست هنوزم بر جا
هر دمی نام تو را می شنوم نیک بدان
اشک در دیده من هست به کویت بر پا
"زائر کوی توام شاه پری چهره طوس"
"از در جود و کرم روی گنه کار ببوس"